پس از اعلام توافق ایران و گروه 1+5 در وین، هیاتی آلمانی به ایران آمد، اما اینبار در سطحی متفاوت و بسیار قوی بهگونهای که سرپرستی این هیات بر عهده شخصیتی سیاسی و اقتصادی بود.
محمدرضا نجفیمنش
رئیس کمیسیون تسهیل کسبوکار اتاق بازرگانی تهران
پس از اعلام توافق ایران و گروه 1+5 در وین، هیاتی آلمانی به ایران آمد، اما اینبار در سطحی متفاوت و بسیار قوی بهگونهای که سرپرستی این هیات بر عهده شخصیتی سیاسی و اقتصادی بود.
وی به همراه 60 نفر در قالب یک هیات، به مذاکره با مقامات اقتصادی ایران پرداخت. اگر بخواهیم آلمان را دارای 20 شرکت برتر و بزرگ بدانیم، در این هیات حدود 5 شرکت از شرکتهای برتر آلمانی حضور داشتند که می توان از فولکس واگن و زیمنس نام برد.
اتحادیهها و انجمنهای بزرگ اقتصادی آلمان نیز این هیات را همراهی کردند که از جمله آنها میتوان به اتحادیه صنایع آلمان اشاره نمود. داروسازان نیز از جمله افرادی بودند که نمایندگان خود را برای مذاکره با ایرانیان، با این گروه همراه کرده و میتوان گفت اشتیاق خود را برای همکاری با ایران به این صورت اعلام کردند. جالب آنکه حتی سرمایهگذاران آلمانی که در دبی سرمایهگذاری کردهاند نیز در این هیات حضور داشتند. آنچه به این هیات رسمیت بیشتری بخشید و آن را متفاوتتر از سایر هیاتهای حضور یافته آلمانی در ایران بدل کرد، سطح مدیران شرکتهای بزرگ آلمان بود. نماینده تمام شرکتهای بزرگ آلمانی در حد هیاتمدیره و مسوولان رده اول آنها بودند. حضور این مدیران در ایران به دلیل ارزیابی جدید از بازار ایران بود. برخی از شرکتهای حاضر در هیات بلندپایه آلمانی، برای نخستینبار در 12 سال اخیر به ایران آمده بودند. البته وزیر آلمانی نیز سالها بود که به ایران سفر نکرده بود.
آنها مترصد بودند که در چنین شرایطی پیشدستی کرده و اولین کشوری باشند که در دوره جدید به منظور مذاکرات اقتصادی به ایران میآیند. برخی از شرکتهای بزرگ آلمانی همکاری دیرینهای با ایران داشته و میتوان گفت بازار ایران را بهخوبی میشناسند. شاید این سوال مطرح شود که چرا شرکتهای آلمانی در سالهای اخیر همکاری اندکی با ایران داشتهاند؟ باید بگویم که هیچیک از شرکتها به میل و اراده خود از ایران نرفتند، بلکه فشارهایی که از سوی سایر کشورها به لحاظ سیاسی به آنها وارد شد، موجب کاهش همکاری آنها با ایران شد. البته نمیتوان بر آنها نیز خرده گرفت؛ چراکه شاید اگر ما نیز در شرایط آنها بودیم، این کار را میکردیم. البته برخی از این شرکتها با وجود تهدیدها و محدودیتها در ایران ماندگار شدند؛ اما مشکلات عدیده ای را تجربه کردند. نکته قابلتوجه و البته مثبت سفر هیات آلمانی به ایران، تاکید آنها بر سرمایه گذاری مشترک و آموزش فنی و حرفهای در ایران بود.
هدف شرکتهای حاضر در این هیات، صرفا فروش محصولاتشان نبود؛ چراکه اگر چنین بود باید مدیران فروش خود را برای انجام مذاکره به ایران میفرستادند، اما همانطور که گفته شد، مدیران ارشد شرکتها در ایران حضور یافتند. این موضوع میتواند بهعنوان دستاوردی بزرگ محسوب شود. رقابت سایر کشورهای اروپایی نیز با حضور اینچنینی آلمان در ایران برانگیخته شد. دلیل این امر نیز به روحیه رقابتپذیر اروپاییها برمیگردد. شرکتهای اروپایی همواره بهدنبال رقیب هستند و حضور آلمانیها در ایران آنها را برای رقابت در این کشور ترغیب میکند. در واقع میتوان گفت با حضور شرکتهای اروپایی در ایران، خلأهایی که در چند سال گذشته داشتیم پر خواهد شد. در مورد حضور خودروسازان بزرگ آلمانی همچون فولکس واگن و بنز نیز باید بگویم که حضور شرکتهای آلمانی در ایران برای ما با مزیتهایی از جمله تولید مشترک و دسترسی به خودروسازان و قطعهسازان بزرگ همراه می باشد. البته در حال حاضر خودروسازان ایرانی در سطح پایینی قرار ندارند و نباید آنها را دستکم گرفت. خودروسازان داخلی، هم قدرت رقابت دارند و هم قدرت انتخاب شریک آتی.
منبع: دنیای اقتصاد