چالش کارآفرینان تازهکار، چگونگی شروع کسبوکار جدید است. اما اگر از این مرحله عبور کنید و آنقدر پیشرفت کنید که دیگر فرد مناسبی برای اداره کسبوکارتان نباشید، چه میشود؟
نویسنده: Hannah Marsh
مترجم: مریم رضایی
منبع:London Business School
چالش کارآفرینان تازهکار، چگونگی شروع کسبوکار جدید است. اما اگر از این مرحله عبور کنید و آنقدر پیشرفت کنید که دیگر فرد مناسبی برای اداره کسبوکارتان نباشید، چه میشود؟
این موقعیتی بود که رابرت بروزین
(Robert Brozin)، موسس و مدیرعامل سابق رستورانهای زنجیرهای ناندوز (Nando’s) چهار سال پیش در آن قرار گرفت. جوجه معروف «پری-پری» که بروزین بهعنوان غذایی نوآورانه ارائه میکرد، باعث شد رستوران کوچک او در گوشهای از ژوهانسبورگ به تاسیس بیش از هزار شعبه در 23 کشور دنیا برسد. ناندوز با ایجاد محیطی خانوادگی، پرسنل خوش برخورد و البته جوجههای ویژه خود، فقط یک رستوران موفق نیست، بلکه برندی صمیمی و مشتری مدار در مقیاس جهانی است.
اما همین موفقیت روزافزون بروزین را بر سر یک دوراهی قرار داد. آیا او بهترین گزینه موجود برای پیش بردن این کسبوکار گسترشیافته بود؟ او مدتی با این موضوع درگیر بود و با همکارانش مشورت کرد و به پاسخی منفی رسید و در نهایت افسار این کسبوکار را به «حرفهایترها» داد. با توجه به اینکه از سال 1987 این سازمان را اداره کرده بود، این اقدام تحولی عمیق برای بروزین محسوب میشد که درسهای زیر را میتوان از آن آموخت:
غلبه بر خود، سختتر از همه
بروزین اذعان دارد که نادیده گرفتن خود و تصمیمگیری به نفع کسبوکار برای او یک چالش جدی بوده است. او میگوید «وقتی مدیرعامل کسبوکاری هستید، همه کارها به میز شما ارجاع میشوند. حق این را دارید که سوال کنید، پاسخ دهید و سپس روزی میرسد که همه کارها را باید به شخص دیگری واگذار کنید و همه ارتباطات با شما قطع میشود. دیگر از امتیازاتی که قبلا داشتید برخوردار نیستید و افرادی که تا دیروز با آنها جلسه برگزار میکردید، امروز با فرد دیگری جلسه دارند. حتی ممکن است افرادی که تا دیروز محترمانه و محتاطانه با شما رفتار میکردند، با جسارت بیشتری صحبت کنند. اما وقتی از زاویهای دورتر نگاه میکنید، میبینید کسبوکارتان عملکرد خوبی دارد، سودآوری بیشتر شده و پرسنل بهتر کار میکنند. پس شرایطی که در آن هستید را خیلی جدی نگیرید.»
دستاوردهایتان را مرور کنید
بروزین میگوید وقتی میخواهید کسبوکار موفق خود را رها کنید، وقت خوبی است که دستاوردهایتان را به خودتان یادآوری کرده و اعتماد به نفس به دست آورید. «خودتان بهتر میدانید چه چیزهایی به دست آوردهاید، بنابراین وقتی آنها را مرور میکنید، میبینید شالودهای قوی برای کس دیگری که قرار است سر کار بیاید، ایجاد کردهاید. میتوانید به این موضوع افتخار کنید، چون اگر این شالوده ایجاد نمیشد، شانسی برای موفقیت وجود نداشت.»
قرار نیست بازنشسته شوید
بروزین شغل جدیدی برای خودش ایجاد کرده و بر تاثیرات اجتماعی ناندوز که خواهان آن بود، متمرکز شد. او بهطور خلاقانهای کار روی پروژه مبارزه با بیماری مالاریا را که در مشارکت با دولت موزامبیک در این کشور آغاز شده بود، شروع کرد. بروزین توضیح میدهد «باید با خودم کنار میآمدم و به این فکر میکردم که چگونه میتوانم بدون دخالت در اداره کسبوکار، برای پیشرفت آن کاری انجام دهم. کاری که باید انجام دهید این است که بهعنوان مدیرعامل سابق به مدیر جدید کمک کنید کارها را به شیوهای پیش ببرد که برای کسبوکار ارزش ایجاد کند، البته شرایطی ایجاد کنید که او گمان نکند در کارش دخالت میکنید. این کار خیلی سخت است؛ بهخصوص در دو یا سه سال اول.»
کسبوکارتان فرزند شما است
دل کندن از کسبوکاری که خودتان راهاندازی کردهاید کار آسانی نیست. بروزین اذعان میکند که او با این مساله کشمکش داشته است. اما اکنون خوشحال است که دست به این اقدام زده و میتواند بر حوزههای دیگر متمرکز شود. او میگوید «وقتی موسس کسبوکاری هستید، آن را مثل فرزند خودتان میدانید. تغییر شغل یا حتی فروش کسبوکار، با اینکه کنار بکشید و به فرد دیگری اختیار مدیریت بدهید، فرق دارد. بسیاری از بنیانگذاران شرکتها دچار شکست میشوند، چون آن نقطهای را که دیگران بهتر از آنها میتوانند کسبوکارشان را اداره کنند، نمیشناسند و کنار نمیروند.»
رمز موفقیت ناندوز
بروزین اذعان میکند که دوران کاری خود را با تلاشی ناموفق بهعنوان حسابدار شروع کرده بود. این تجربه اگرچه ناموفق بود، اما درسهای ارزشمندی از آن گرفت؛ از جمله اینکه چه فایده دارد اگر پول درآورید، اما غمگین باشید؟
این درس مبنای منش مشتریمدارانه ناندوز قرار گرفت که بروزین آن را رمز موفقیت کسبوکار میداند. او میگوید «ترجیح میدهیم با افرادی باشیم که با ما احساس خوشحالی داشته باشند. در قلب رستورانهای ناندوز ارزشهای پیوستهای وجود دارد. در واقع هدف ما این است که تجربهای جدید از طعم جوجه برای مردم ایجاد کنیم. به همین منظور، باید همزمان با پول درآوردن احساس خوشحالی داشته باشید. باید مدل کسبوکار پایداری داشته باشید تا بتوانید از نظر مالی رشد کنید، اما اگر پول تنها دلیل حضور شما در کسبوکار باشد، خیلی ناراحتکننده است. این کارکنان هستند که غذاها را تهیه میکنند. اگر ما به کارکنان اهمیت بدهیم، آنها نیز به مشتری اهمیت میدهند. از نظر من سازمانهای مشتری مدار همواره موفق هستند.»
مبارزه علیه مالاریا، یک فرصت کسبوکار
اشتیاق بروزین برای مبارزه با مالاریا – که جزو پنج دلیل اول مرگ و میر در آفریقا است – بعد از ملاقات با کینگزلی هولگیت ماجراجو و دعوت او برای سفر به مناطق مختلف آفریقا جرقه زد. «ما توریهای محافظ را توزیع میکردیم و این یکی از بهترین کارهایی بود که در عمرم انجام دادم.» این تجربه باعث شد بروزین با دولت موزامبیک ارتباط برقرار کند و در پروژه مبارزه با مالاریا که در اولین سال فعالیت کاهش 35 درصدی ابتلا به این بیماری را موجب شد، شرکت کند.
بروزین در نهایت این پروژه را به یک فرصت کسبوکار تبدیل کرد. او به جای تکیه کردن بر کمکهای خیریه مردم، به همکاری با یک شرکت مشاوره پرداخت تا یک مدل تامین سرمایه جدید ایجاد کند. طبق این مدل، شرکتها «اوراق قرضه مالاریا» خریداری میکنند و پولی که میپردازند سرمایهای است که بازگشت اندکی دارد. یکی از این شرکتها کوکاکولا است که به گفته بروزین 30 درصد نیروی کار آن در موزامبیک در معرض ابتلا به مالاریا هستند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد