مفروضاتی که به هنگام ارزیابی طرح ها، از جمله درباره نرخ تنزیل، قیمت نهاده ها و فروش محصولات، مقدار تولید، هزینه تولید و مانند این ها پذیرفته می شوند، همیشه در آینده تحقق نمی یابند.
مفروضاتی که به هنگام ارزیابی طرح ها، از جمله درباره نرخ تنزیل، قیمت نهاده ها و فروش محصولات، مقدار تولید، هزینه تولید و مانند این ها پذیرفته می شوند، همیشه در آینده تحقق نمی یابند. حال آنکه ارزیابی طرح ها به منظور اجرا کردن یا اجرا نکردن طرح و پیامدهای مترتب برآن برای آینده است؛ برای نمونه، در بازارهای جهانی قیمت میگو نوسان زیادی داشته و از دهه 1980 به بعد، مدت ها با افزایش تولید به ویژه در چین و فزونی عرضه بر تقاضا کاهش یافته است. به سخن دیگر، کسانی که بیست و چند سال پیش و بر اساس قیمت های روز در پرورش میگو سرمایه گذاری کرده بودند با گذشت زمان با مشکلات جدی مواجه شدند. هم اینک در کشور ما با اجرای برنامه هدفمندسازی یارانه ها، قیمت حامل های انرژی افزایش چشمگیر یافته است؛ از این رو، کسانی که در برنامه ریزی های گذشته خود به این احتمال توجه نداشته اند و امروزه نتوانند خود را با وضع جدید انطباق دهند، دچار کاهش درآمد یا ضرر و زیان خواهند شد. تغییر قیمت ها در عرصه جهانی فراز و نشیب بیشتری دارد. تنها ظرف دو ماه اخیر، متوسط قیمت بشکه نفت اپک میان کمتر از 109 دلار تا نزدیک 120 دلار نوسان داشته است و در مجموع پس از کاهش شدید قیمت از متوسط 136 دلار در نیمه سال 2008 به اندکی بیشتر از 35 دلار در اوایل سال 2009 از نو افزایش یافته و چنان که گفتیم اینک (نیمه آوریل 2011) به حدود 120 دلار رسیده است.
برای رویارویی با رویدادهای آینده روش ساده، تحلیل حساسیت شاخص های سودآوری، از جمله کمیت خالص ارزش کنونی و نرخ بازده داخلی، نسبت به تغییر اجزا و عوامل موثر در هزینه ها و درآمدهای طرح است. در تحلیل حساسیت با تغییر قیمت ها و مقادیر، اثر هر یک از عوامل گوناگون، مانند قیمت واحد تولید، مقدار تولید، هزینه تولید و مانند این ها بر خالص ارزش کنونی یا نرخ بازده داخلی سنجیده می شود. اما به دلایلی که خواهیم گفت تحلیل حساسیت همیشه کارساز نیست و باید از تحلیل های نوع دیگر موسوم به تحلیل ریسک و نااطمینانی هم سود جست. در تحلیل ریسک برخلاف تحلیل حساسیت احتمال وقوع رویدادها نیز در نظر گرفته می شود. ممکن است تحلیل حساسیت نشان دهد که در طرحی اگر تقاضا 20 درصد کاهش یابد، خالص ارزش کنونی طرح منفی می شود. اما اگر احتمال وقوع چنین پیشامدی ناچیز باشد، تحلیل حساسیت به درستی خطر را نمایان نساخته است. منتها در این تحلیل نیز مانند تحلیل حساسیت، همبستگی میان رویدادها نادیده گرفته می شود که کاستی مهمی است. زیرا در این تحلیل ها اثر تغییر یک متغیر با فرض ثابت ماندن دیگر متغیر ها سنجیده می شود. برای مثال سنجش اثر تغییر قیمت واحد با فرض ثابت ماندن دیگر متغیرها از جمله تقاضا همراه است، حال آنکه به احتمال زیاد تغییر قیمت تقاضا را هم تغییر خواهد داد.
تعریف تفاوت میان تحلیل ریسک و نااطمینانی
تعریف تفاوت میان تحلیل ریسک و نااطمینانی در همه منابع یکسان نیست. اما اغلب وجه تمایز میان تحلیل ریسک و نااطمینانی را چنین گفته اند: در تحلیل ریسک:
یکم) حالات ممکن آینده ( برای مثال تقاضا برای 1500، 2000، 2500، ... واحد) پیشاپیش شناخته شده است. دوم) در همان ابتدا می توان احتمالی را به هر یک از حالات منتسب کرد و برای مثال احتمال وقوع تقاضا برای 1500 واحد را کمتر از 15 درصد دانست.
اما در نااطمینانی نه همه حالات آینده شناخته شده اند و نه، به طریق اولی، احتمال وقوع هر یک از آن حالات ( Clark et al,1989,p.197). به همین دلیل در شرایط نااطمینانی بیشتر متوسل به روش شبیه سازی آن هم به روش موسوم به مونته کارلو می شوند. در نشریه بانک آسیایی توسعه (ADB, ibid,p.10) نیز مفهوم «ریسک»، کمیتی سنجش پذیر و «نااطمینانی» مفهومی سنجش ناپذیر تعریف شده است. در واقع ریسک و نااطمینانی دو سر طیفی از حالات ناشناخته هستند که در یکی احتمال همه نتایج ممکن شناخته شده است (ریسک) و در سر دیگر اطلاعی از احتمال وقوع خروجی ها در دست نیست (نااطمینانی). به سخن دیگر، تفاوت میان ریسک و نااطمینانی از نوع درجات (شناخت بیشتر و کمتر) است نه ماهوی. برای نمونه، اگر الگوی تغییرات بارندگی یا جریان رودخانه (ترسالی و خشک سالی) شناخته شده باشد می توان توزیع احتمال آنها را حساب و محصول کشاورزی را به صورت امید ریاضی مقادیر همراه با تغییر پذیری آنها، برآورد کرد. اگر چنین داده هایی در دسترس نباشند، تنها می توان بر اساس میزان بارندگی یا جریان آب از سطحی بالاتر یا پایین تر، بازده «بالا»، «محتمل» و «پایین» برداشت محصول را حساب کرد. پیداست که ریسک و نااطمینانی سرشت دنیای واقعی نیستند، بلکه آگهی هایی که برنامه ریزان و تحلیلگران از وضع دنیا دارند، توام با ریسک و نااطمینانی است.
از تحولات جدید در زمینه ابهام و نارسایی در داده ها، یعنی به نوعی تحلیل ریسک و نااطمینانی، کاربرد منطق مبهم در محاسبه شاخص های سودآوری چون خالص ارزش کنونی و نرخ بازده داخلی است. «فقدان اطمینان (در مورد پارامترها) را می توان با استفاده از محاسبات مبهم منظور کرد» (Banholzer et al, nd,p.2). در تحلیل ریسک و نااطمینانی ابهامی در مورد رویدادها یا حالت ها وجود ندارد و تنها نکته احتمال وقوع هر یک از رویدادها یا حالات مشخص است. در الگوهای مبتنی بر مجموعه های مبهم روابط (کمی بزرگتر، خیلی بهتر، ...) و توصیف ها (دست یافتن به بازده قابل قبول، ...) خود مبهم اند.
منبع: کتاب ارزیابی طرح ها و تحلیل ریسک از فیروز توفیق
تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد. .