اندازهی بازار از طریق حجم بازار (Market Volume) و پتانسیل بازار (Market Potential) تعریف میشود.
اندازهی بازار (Market Size )چیست؟
اندازهی بازار از طریق حجم بازار (Market Volume) و پتانسیل بازار (Market Potential) تعریف میشود.
حجم بازار نشان دهندهی حجم کلی فروش در یک بازار خاص میباشد. بنابراین حجم به تعداد مصرفکنندگان و تقاضای معمول آنها وابسته است. علاوه بر این حجم بازار بر اساس کمیت و کیفیت اندازهگیری میشود. کمیت میتواند به عنوان یک شاخص فنی تعبیر شود مانند گیگاوات در اندازهگیری توان یا اعداد برای شمارش برخی اقلام. اندازه گیری کیفی یا کیفیت نیز اکثرا از گردش مالی به عنوان شاخص استفاده میکند. بدین معنا که برای کیفیت قیمتها و مبالغ محاسبه خواهند شد.
علاوه بر حجم بازار، پتانسیل بازار نیز حائز اهمیت است. پتانسیل بازار بالاترین حد تقاضا را تعریف میکند و مشتریان بالقوه را میسنجد. اگر چه پتانسیل بازار تا حدودی ساختگی است اما اطلاعات خوبی برای تصمیمگیری و جهتگیری به ما ارائه میدهد.
ارتباط بین حجم بازار و پتانسیل بازار، تعیینکنندهی میزان شانس بازار برای رشد و ترقی است. در زیر نمونههایی از منابع اطلاعاتی تعیینکنندهی اندازهی بازار آمده است که عبارتند از:
- آمار دولتی
- آمار انجمن تجارت یا trade association
- اطلاعات و آمارهای مالی از سمت بازیکنان عمده در عرصه تجارت
- نظر مشتریان
روند بازار (Market Trends)
روند بازار حرکت صعودی و نزولی بازار در یک دوره زمانی مشخص، نشان میدهد. تخمین زدن اندازهی بازار به خصوص زمانی که با موارد کاملا جدید رو به رو میشویم، بسیار سختتر است. در این مورد شما باید آمار و ارقام را از تعداد مشتریان بالقوه و یا گروهبندی مشتریان، استنتاج کنید.
علاوه بر اطلاعات مربوط به بازار هدف، به اطلاعاتی در مورد رقبا، مشتریان و محصولات نیاز خواهیم داشت. در نهایت شما مستلزم به اندازهگیری میزان اثر بخشی بازار هستید. برای این کار تکنیکهایی وجود دارد مثل:
- تجزیه و تحلیل مشتری
- انتخاب نوع مدلسازی
- تجزیه و تحلیل رقیبان
- تحلیل ریسک
- تحقیق در مورد محصولات
- روش تبلیغات
- مدل سازی بازاریابی
- شبیه سازی آزمون بازاریابی
تغییرات در بازار مهم هستند زیرا این تغییرات هستند که زمینهساز فرصتها و یا خطرها میشوند. به علاوه این تغییرات قابلیت تاثیرگذاری بر روی اندازهی بازار را نیز دارا هستند.
برای مثال ؛ تغییرات در شرایط اقتصادی، اجتماعی، قانونی، حقوقی و سیاسی، فناوریهای موجود، حساسیت قیمت، تقاضا، تاکید بر خدمات و پشتیبانی.
تحقیقات بازار(Market research ) یا مطالعه بازار چیست؟
نرخ رشد بازار (Market Growth Rate)
ساده ترین وسیله برای پیش بینی نرخ رشد بازار پیشگویی اتفاقات و شرایط آینده است. این روش ممکن است یک برآورد اولیه دربرداشته باشد، با این حال اهمیت بالایی نخواهد داشت. روش بهتر مطالعه برروی روند بازار و رشد فروش محصولات است. این روش شاخص دقیقتری نسبت به پیشبینی اتفاقات آینده، در اختیار ما میگذارد.
نقطهی عطف حیاتی نرخ رشد بازار، میتواند با ایجاد یک منحنی نفوذ کالا، پیش بینی شود. منحنی نفوذ، میزان مورد قبول بودن یک ایده یا محصول جدید را تفسیر میکند. شیب این منحنی نشان دهنده ی سرعت رشد و گسترش ایده یا محصول بین مشتریان میباشد. شکل این منحنی به کمک مطالعه بر روی مشخصات نرخ پذیرش کالاهای مشابه که قبلا به بازار عرضه شده اند، برآورد میشود. این مشخصه توضیح میدهد که چگونه تکنولوژیهای جدید و یا نوآوریها سبب گسترش یک ایده یا محصول بین افراد جامعه میشوند و به نوعی چگونه جایگاه نسل قدیمیتر خود را اشغال میکند.
در نهایت بسیاری از بازارها منقضی و دچار زوال میشوند. برخی از شاخص های برجستهی سقوط یک بازار عبارتند از ؛ اشباع بازار، ظهور محصولات جایگزین و از میان رفتن محرکهای رشد در بازار
چگونه اندازهی بازار را برآورد کنیم؟ مدل کسبوکار و بازارایی(بیزینس پلن-Business Plan) برای استارتاپها
اندازهگیری بازار یک وظیفهی مهم برای مدل کسبوکار و بازاریابی است. بودجهبندی برای تمامی استارتاپها و کسبوکارهای نوپا به خصوص آنهایی که به سرمایه گذار نیاز دارند، الزامی و حیاتی است. حتی اگر استراتژی شما برای سرمایهگذاری متفاوت باشد با این حال سرمایهگذاران کارآفرینی (Venture Capital)و همچنین سرمایهگذاران فرشته (Angel Investor) علاقه به سرمایهگذاری بر روی بازاری دارند که پتانسیل بالایی برای رشد و سوددهی داشته باشد.
درک پتانسیل بازار
حتی اگر به دنبال جذب سرمایه گذاران خارج از سازمان خود نیستید، درک پتانسیل بازار برای طیف گستردهای از تصمیمگیریها الزامی است. تصمیمگیری در زمینههایی چون؛
- توسعهی محصول
- شراکت و توزیع
- طراحی سازمانی و مهارتهای کلیدی برای کارکنان
استارتاپها برای انتخابهای تکنیکی (انتخاب بانک، استخدام حسابدار یا وکیل) نیز باید ماهیت و اندازهی بازار را در نظر داشته باشند.
نقطه شروع برآورد اندازهی بازار:
نقطه شروع برای برآورد اندازهی بازار درک این موضوع ست که؛
- شما به کدامین نیاز مشتری پاسخ میدهید؟
- مشتری تا چه حد برای تولید و محصول شما ارزش قائل است؟
بسته به تکنولوژی انتخابی، میتوانید تصمیمگیری نمایید که اول از همه کدامین نیاز مشتری را رفع کنید. اگر برای این موضوع به مشکل برخوردید، مراحل زیر به شما کمک میکند برای هر کاربردی اندازهی بازار را بهتر بفهمید. همچنین الویتبندی تعیین نیازها را آسانتر میکند. در این نمونه به کمک 5 مرحله، به شما کمک میکنیم تا پتانسیل بازار را برای یک محصول تخمین بزنید.
گام اول: تعریف مشتریان و مخاطبان اصلی بازار
تمامی استارتاپها میباستی مشتریان هدف خود را مشخص کنند. مشتری هدف فرد یا شرکتی است که ایدهی شما نیاز خاص او را برآورده میسازد. برای تعریف مشتری هدف، شما باید تعیین کنید که مشتری هدف شما چه کسی است و چه ویژگیهایی دارد. با توجه به اهمیت تعریف مشتری، هرچند هم سخت، ولی باید زمانی برای تحلیل و تجزیهی مناسب آن اختصاص دهید.
گام 2 : برآورد تعداد مشتریان هدف
برای برآورد تعداد مشتریان یا شرکتهای هدف میتوانید به جامعهی آماری مشابه با کسبوکار خود، مراجعه کنید. میتوانید از پایگاههای اطلاعرسانی آماری دولتی یا صنعتی برای جمعآوری اطلاعات استفاده کنید.
گام 3: ضریب نفوذ خود را تعیین کنید.
ضریب نفوذ، میزان فروش یا رواج یک محصول را در یک جامعه آماری مشخص نشان میدهد. اندازهی بازار خود را به کمک ضریب نفوذ دقیق برای محصول، بازبینی کنید. به محصولاتی که جزو تجهیزات بحرانی و اجباری یک کسب و کار یا سازمان به شمار میآیند، ضریب نفوذ بالایی تعلق میگیرد و برای تولیدات و محصولات با کاربردهای تخصصی ، نرخ نفوذ پایینتر در نظر گرفته میشود.
گام 4: محاسبهی اندازهی بازار بالقوه: حجم و ارزش
حجم بازار(Market volume)
برای یافتن حجم بالقوهی بازار باید تعداد مشتری هدف در گام 3 و مقدار نرخ نفوذ در گام 4 در یک دیگر ضرب کنیم.
حجم بازار = تعداد مشتریان هدف × نرخ نفوذ
ارزش بازار(Market value)
برای محاسبهی ارزش پولی بازار، حجم بازار را در مقدار ارزش میانگینی که خودمان با توجه به قیمت تخمین زده ایم ، ضرب میکنیم.
ارزش بازار = حجم بازار × میانگین ارزش
گام5: اطلاعات مربوط با اندازهی بازار را جمع بندی کنید.
در نتیجهی مراحل گفته شده میتوانید اندازهی بازار (ارزش بازار) را تخمین بزنید ولی این مقدار به هیچ وجه دقیق نیست.
- زمانی که اولین برآورد را به اتمام رساندید، تمامی فرضیات و عوامل تاثیرگذار روی آنها را بررسی کنید. عوامل خطرناک در اثر بروز تغییرات را پیدا کنید، بهترین و بدترین حالت در طرح کاری و طرح مورد انتظار خود را، محاسبه کنید.
- با گذشت زمان و نظارت به روند عملی شدن فرضیات اولیه، میزان صحت آنها را میبینید و درغیر اینصورت میتوانید تغییرات را اعمال نمایید.