انجام مطالعات امکان سنجی و مطالعات بازار (تحقیقات بازار) پیش نیاز بررسی یک پروژه توسط یک سرمایه گذار است.
انجام مطالعات امکان سنجی و مطالعات بازار (تحقیقات بازار) پیش نیاز بررسی یک پروژه توسط یک سرمایه گذار است.
مطالعه امکان سنجی مهم ترین گام در توسعه یک پروژه است. در حقیقت مطالعات امکان سنجی بسیار پیچیدهتر از جمعآوری تعدادی ارقام و یا پیش بینی مالی می باشد.
یک سرمایه گذار صلاحیت پروژه را با دریافت مجموعه مستندات کامل (بسته سرمایه گذاری) ارزیابی میکند. این بسته سرمایه گذاری شامل: مطالعات امکان سنجی(طرح توجیهی)، تحقیقات بازار، اطلاعات مالی و حقوقی است. لازم به ذکر است که مستندات مذکور باید مطابق با استانداردهای بین المللی باشند.
نکات مهمی که معمولا سرمایه گذاران برای ارزیابی صلاحیت یک پروژه به آن می پردازند عبارتند از: تجزیه و تحلیل سرمایه (ارزش کل) شرکت، روند درآمد و سود، رقبا و صنایع مرتبط، مدیریت و میزان مشارکت، ترازنامه، سوابق و یا روند سهام در بورس، ارزیابی و تحلیل ریسک های کوتاه یا بلند مدت.
کلیه این عوامل، پتانسیل های یک شرکت برای گسترش شرایط، امکانات و درآمد را نشان می دهد به گونه ای که سرمایه گذاری در پروژه بازده لازم را برای سرمایه گذار داشته باشد.
1. تجزیه و تحلیل سرمایه (ارزش کل) شرکت
اولین قدم، تعیین میزان سرمایه شرکت است؛ که شامل اطلاعاتی نظیر پتانسیل تیم مدیریت، ارزش سهام شرکت و در نهایت اندازه بازار نهایی مورد نظر است. شرکت های بزرگی که سرمایه گذاران متفاوت و بزرگتری دارند دارای ثبات درآمدی زیادی هستند. در کسب و کارهای متوسط تنها ممکن است بخشی از بازار را در دست داشته باشند که در نتیجه نوسانات زیادی در میزان درآمد و سهام در بورس خود دارند. با بررسی درآمد و نمودارهای سوددهی و گزارشات مالی، چشم اندازی از کسب و کار در اختیار سرمایه گذار قرار می گیرد.
2. روند درآمد و سود
تحلیل درآمد ناخالص شرکت، حاشیه سود و نرخ بازگشت سهام (کوچکتر یا بزرگتر شدن) در هر کسب و کاری اهمیت دارد. معمولا این روندها باید به صورت گزارشات سالانه تا 3 سال گذشته آماده باشند و گزارشات سال آخر باید به صورت 3 ماهه باشند.
3. رقبا و صنایع مرتبط
ارزیابی صنعت مورد نظر و رقبا در مرحله سوم قرار می گیرد. مقایسه رقبا می تواند میزان اندازه نهایی بازار را در اختیار سرمایه گذار قرار دهد. روند رشد شرکت و صنعت مرتبط از جمله نکات مورد توجه سرمایه گذار است.
4. مدیریت و میزان مشارکت
تجربه و سوابق کاری شرکت در یک صنعت نقش اصلی را ایفا می کند. شناسایی اعضای هیئت مدیره و ارزیابی تجارب و سابقه کاری آنها مورد توجه قرار می گیرد.
روند تغییرات تیم مدیریت به این معنی که شرکت سرمایه پذیر توسط بنیان گذاران و یا چه افرادی مدیریت می شود اهمیت دارد. (معمولا انتظار می رود شرکت های نوپا توسط بنیان گذاران خود مدیریت شوند).
درصد مشارکت مدیران و اعضای هیئت مدیره در سهام شرکت نیز از سوی سرمایه گذار بررسی می شود هرچند میزان سهام مالکیت سازمانی نیز در این امر تاثیر گذار است.
5. ترازنامه
ترازنامه شامل بازبینی اموال، بدهی ها، میزان نقدینگی (توانایی پرداخت بدهی ها در زمان کوتاه) و میزان بدهی های قدیمی شرکت است. قابل ذکر است که بدهی زیاد صرفا حائز اهمیت نیست بلکه مساله قابل توجه میزان نقدینگی و توانایی پرداخت سهام است.
6. سوابق و یا روند سهام در بورس
در این بخش روند سهام در بورس به صورت بلند مدت و کوتاه مدت مورد ارزیابی قرار می گیرد.
ثبات یا بی ثباتی در قیمت، ارزیابی قیمت ها در 3 تا 6 ماه گذشته و 1 تا 10 سال گذشته، روند قیمت سهام با میزان سود دهی، ارتقاء و یا نزول شرکت در بورس از جمله پارامترهایی هستند که در این بخش تحلیل می شوند.
7. ارزیابی و تحلیل ریسک های کوتاه یا بلند مدت
درک کامل از خطرات صنعت و ریسک های مرتبط، بررسی مسائل قانونی یا نظارتی و سازگاری با محیط زیست از جمله سوالاتی است که باید در این بخش به آنها پاسخ داده شود.
معمولا سرمایه گذاران در این بخش کم ترین میزان درآمد و سود دهی شرکت را در نظر می گیرند تا بتوانند تاثیرات و روند کاری شرکت را در تمامی حالات مورد ارزیابی قرار دهند.
تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.