یک دستورالعمل ساده برای استراتژی بازاریابی استارتاپ ها

یک استارتاپ باید بهترین نتایج را به سرعت از خود نشان دهد و کشش و ظرفیت خوبی داشته باشد زیرا همیشه اولین مرحله در راه اندازی یک کسب و کار، پر مخاطره و ریسک دار است. بنابراین در این مرحله باید ساده ترین یا آسان ترین کار انجام شود و سریعا به نتایج مورد نظر دست یافت.

چرا در عنوان این مقاله به جای استراتژی بازاریابی، از استراتژی بازاریابی استارتاپ (startup marketing strategy) استفاده کردیم؟
سوال خوبی است. پاسخ این است که در استارتاپ باید با دقت بیشتری هدف گیری کنید. زیرا منابع و فرصت زیادی برای خطا وجود ندارد. این دو مفهوم شبیه هم هستند، اما در استارتاپ نه تنها هدف بلکه رسیدن به بهترین هدف نیز مهم است (اصطلاحا یعنی فقط هدف گیری کافی نیست بلکه باید وسط خال را بزنید).
اهمیت این امر فقط به دلیل کمبود منابع در استارتاپ نیست بلکه به این دلیل است که یک استارتاپ باید بهترین نتایج را به سرعت از خود نشان دهد و کشش و ظرفیت خوبی داشته باشد زیرا همیشه اولین مرحله در راه اندازی یک کسب و کار، پر مخاطره و ریسک دار است. بنابراین در این مرحله باید ساده ترین یا آسان ترین کار انجام شود و سریعا به نتایج مورد نظر دست یافت.
پس، اصول بازاریابی در این مرحله باید به دقت رعایت و اعمال شوند. همانطور که John Jantsch می گوید، بازاریابی یعنی اینکه به مردم یاد دهیم چگونه ما را بشناسند، دوست بدارند و به ما اعتماد کنند و این دقیقا مبنای تعریف هویت، هدف و ارزشی که یک کسب و کار ارائه می دهد (IMO) است. همچنین باید بدانیم که چه فعالیت های بازاریابی و اقداماتی باید در واقعیت انجام شوند. این مجموعه اقدامات معمولا آمیخته بازاریابی (marketing mix) نامیده می شوند مانند رسانه های اجتماعی، تبلیغات، روابط رسانه ای و غیره.
دراستارتاپ، فقط باید با دقت بیشتری هدف گیری کنید.
دستورالعمل لازم برای موفق شدن در بازاریابی استارتاپ عبارتست از:
1. تنظیم هدف
در بازاریابی عادی، معمولا کار را با مشتری هدف ایده آل شروع می کنیم و سپس آن را تعمیم می دهیم. در استارتاپ، کار را با مشتری هدف ایده آل در یک بازه زمانی شروع می کنیم ولی تعمیم نمی دهیم.
در حالت ایده آل، شما باید یک فرد واقعی را بشناسید و از آن به عنوان یک راهنما برای تدوین فعالیت های بازاریابی خود استفاده کنید. اگر چنین فردی را نمی شناسید و سراغ ندارید، باید مانند داستان نویسان، یک فرد خیالی را در ذهن خود تصور کنید. هویت این فرد، سن، جنسیت، سطح اقتصادی، رسانه های مورد علاقه، ترجیحات و علایق خرید، حتی ماشین و کتاب و فیلم های مورد علاقه او را نیز در نظر بگیرید. همچنین نحوه تصمیم گیری او را نیز تصور کنید. سپس از این اطلاعات برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنید.
چگونه می خواهید مشتریان هدف را بشناسید؟ چگونه این کار را انجام می دهید؟ اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، باید با یک مشاور صحبت کنید و یا استارتاپ خود را مجدد بررسی کنید. 
2. تعریف هویت و ارزش های ارائه شونده توسط کسب و کار شما
اهداف را نمی توانید بدون توجه به هویت و ارزشی که ارائه می دهید، تنظیم کنید. بنابراین هویت و ارزشی که ارائه می دهید را به دقت تعریف نمایید:
• هویت آن چیزی است که باعث می شود شما (یا کسب و کار شما) متفاوت از دیگران باشید. هویت شامل نقاط قوت، ضعف، قابلیت های اصلی، منابع، تعریف موفقیت شما و غیره است.
• ارزشی که کسب و کار شما ارائه می دهد، عبارتست از محصولات، خدمات، تعهدات، برنامه و یا هر چیز دیگری که آن را به فروش می رسانید.
شما نمی توانید بازار هدف خود را بدون توجه به هویت و ارزشی که ارائه می دهید، تنظیم کنید. شما باید سه عامل را با هم در نظر بگیرید و هماهنگ نمایید. به عنوان مثال، اگر شما یک سرآشپز خوب هستید و دوست دارد یک مزرعه با محصولات تازه و ارگانیک داشته باشید، نباید بازار هدف خود را شامل جوانانی که به دنبال یک غذای سریع و ارزان هستند، قرار دهید.
3. مخلوط کنید، هم بزنید و بجوشانید (استعاره از ایجاد هماهنگی بین سه عامل هویت، بازار و ارزش)
در یک استارتاپ واقعی، باید هویت، بازار و خدمات و ارزش های ارائه شونده را به طور دائمی در برابر یکدیگر قرار دهید و با هم هماهنگ نمایید زیرا شما همیشه در حال یادگیری چیزهای جدید در مورد بازار، محصول و شرکت خود هستید.
اجازه ندهید که استراتژی شما کهنه شود و به طور مداوم آن را با تاکتیک و اقدامات مختلف آزمایش کنید. همچنین بازار شما به طور مداوم به شما بازخورد می دهد، بنابراین می توانید از این بازخوردها، نکات مهم را یاد بگیرید و استراتژی خود را تصحیح نمایید.
استراتژی استارتاپ در دنیای واقعی:
همانطور که از استراتژی بازاریابی استارتاپ خود استفاده می کنید، سخن استراتژیست مشهور کسب و کار یعنی مایکل پورتر را نیز به خاطر داشته باشید که گفت: "ماهیت استراتژی، انتخاب چیزی است که انجام نمی شود."
همچنین پورتر بیان می کند: "استعاره مورد علاقه من، یک مجسمه از جنس سنگ مرمر است. هنر در تراشیدن سنگ است نه مواد به کار رفته در آن. میکل آنژ کار خود را با یک تکه بزرگ از سنگ مرمر شروع کرد و آن را تراشید تا زمانی که مجسمه مورد نظر وی (دیوید) حاصل شود. استراتژی یعنی تمرکز. "
به یاد داشته باشید که شما در حال راه اندازی یک کسب و کار هستید و یکی از سریع ترین راه های شکست خوردن، تلاش برای خشنود و راضی کردن همه افراد با انواع مختلفی از سلیقه ها است.

منبع:

https://articles.bplans.com

ترجمه شده در موسسه مطالعات راهبردی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.