جايگاه بخش کشاورزي در اقتصاد ايران

جايگاه بخش کشاورزي در اقتصاد ايران

چالش‌های پیش روی بخش کشاورزی:ناکافی بودن سرمایه‌گذاری و علمی نبودن و نداشتن تخصص کافی در بین کشاورزان

  • 22 اردیبهشت 1395
  • 8271
جايگاه بخش کشاورزي در اقتصاد ايران

چالش‌های پیش روی بخش کشاورزی:ناکافی بودن سرمایه‌گذاری و علمی نبودن و نداشتن تخصص کافی در بین کشاورزان ...


•    وضعیت کشاورزی در ایران
 ایران یکی از کشورهایی است که در زمینه کشاورزی دارای تاریخ طولانی می باشد. این کشور از نظر جغرافیایی و همچنین آب و هوایی مستعد کشاورزی بوده و پتانسیل و توانمندی ساکنین نیز در این بخش مزید بر علت شده است.  وجود 37 میلیون هکتار اراضی مستعد کشاوزی، اقليم‌هاي متنوع آب و هوايي و قابليت توليد طيف وسيعي از محصولات زراعی و باغی اعم از گرمسيري و سردسيري و منطقه معتدل، محصولات دام و طيور، منابع طبيعي تجديد شونده شامل جنگل‌ها، وجود منابع غني آبزيان در آب‌هاي شمال و جنوب و برخورداري از نيروي انسانی، در زمينه توليد بسياری از محصولات کشاورزی، ١٣٠ ميليارد متر مکعب آب قابل استحصال و .... از جمله دلایل پیشرفت این صنعت در ایران بوده است.
اگر چه زمانی کشاورزی تنها به شیوه سنتی انجام می‌شد و نتیجه تلاش کشاورزان نیز تنها برداشت مقدار کمی محصول بود. اما اکنون با وجود انواع تکنولوژی‌های صنعتی از قبیل دستگاه‌های پیشرفته کاشت محصولات و همچنین برداشت آنها، وجود انواع کودهای شیمیایی و خاک‌های مغذی، روش‌های جدید حفظ و تقویت خاک و ... موجب رونق این بخش از اقتصاد کشور شده است.
تا قبل از انقلاب به دلیل رشد ناگهانی صنایع، توجه کمتری به بخش کشاورزی شد. البته با وقوع انقلاب و پس از آن کاهش درآمدهای نفتی شاهد رشد این قسمت از اقتصاد کشور بودیم. در سال 1353 بخش کشاورزی تنها 7.7 درصد از نرخ رشد سالیانه  را به خود اختصاص داده بود و اوج آنها در سال 1367 بود که با 15.9 درصد رسید. در سال 1378 به دلیل خشکسالی های پیاپی، این مقدار به حدود 14 درصد رسید.
طی برنامه سوم توسعه که از سال 1379 تا سال 1383 ادامه داشت، نرخ رشد سالانه حدود 4.3 درصد بوده و میانگین سهم ارزش افزوده آن نیز به 13.9 درصد رسیده است. به طور کلی، میزان برآورد از میانگین نرخ رشد سالانه ارزش افزوده بخش کشاورزی 5.4 درصد بوده است.
شاید آنچه که باعث رشد این بخش شد، استراتژی‌هایی است که در برنامه دوم توسعه به کار گرفته شده است. برنامه دوم توسعه از سال 1373 آغاز شد و رشد 12 درصدی داشت. به طوری که هر سال شاهد افزایش منسجم برداشت‌ها هستیم. هر چند تاکنون خودکفایی و امنیت غذایی به صورت کامل محقق نشده اما کاهش روند واردات محصولات کشاورزی از مهمترین دستاوردهای پیشرفت در این بخش است. در برنامه سوم توسعه میانگین سهم ارزش افزوده کشاورزی به 83 درصد در سال 1379 رسید. متوسط نرخ رشد سالانه این بخش 4.3درصد بوده که در مقایسه با سال‌های قبل با رشد چشمگیری همراه بوده است.

•    سرمایه گذاری در بخش کشاورزی
یکی از مشکلات اصلی کشاورزی در ایران خشکسالی است که نمونه آن در سال 1378 رخ داده و این بخش را با کاهش 7 درصدی مواجه کرده است. شاید بتوان گفت تمام تلاش‌هایی که در این زمینه صورت می‌گرفت گاهی با بارش‌های کم سالیانه همراه می‌شد که همین امر موجب کاهش سرعت رشد آن بوده است. به طور کلی در 3 دهه گذشته میانگین رشد کشاورزی به حدود 13 درصد و ارزش افزوده آن به 4 درصد رسیده است. رشد تولید ناخالصی داخلی در همین دوره متناسب با سرمایه‌گذاری‌ها پیش می‌رفت. البته سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش به 44 درصد رسید. زیرا افزایش بهره‌وری در فعالیت‌های اقتصادی و به‌ویژه در بخش کشاورزی مهمترین هدف توسعه به شمار می‌رفت در واقع در بخش کشاورزي سرمايه و سرمايه‌گذاري عنصر کليدي رشد و توسعه محسوب مي‌شود.
میزان بازدهی این بخش نیز به این صورت است که  سرمایه ناخالص کل حدود 4.2 درصد و دامنه تغییرات آن بین 3.8 تا 4.6درصد می‌باشد. این در حالی است که میانگین سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی در کل اقتصاد کشور به حدود 12.9 رسیده است. علاوه بر این، متوسط شاخص تشکیل سرمایه ناخالص نیز در همین بخش براساس ارزش افزوده 11.6 درصد و در کل اقتصاد کشور به 33.7 درصد می‌رسد.
•    مشکلات سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی
ارقام گفته شده به معنای سرمایه‌گذاری تنها در بخش کشاورزی است. این در حالی است که سایر بخش‌ها رشد نامتوازن و در عین حال سهم سرمایه‌ای نامتعادلی داشته‌اند. در واقع بخش کشاورزی باید همگام با رشد صنعت و تکنولوژی گام بردارد. در حالی که تمام سرمایه در صنعت صرف شده، بخش کشاورزی از این سرمایه‌گذاری ها محروم می‌ماند و در نتیجه شاهد رشد نامتوازن و عدم بازدهی دلخواه می‌شود. سرانجام اینکه بخش کشاورزی و نقش آن در اقتصاد کشور متناسب با میزان سرمایه‌گذاری‌ها و تلاش‌ها نبود.
علاوه بر این در سه دهه گذشته تشکیل سرمایه ناخالص به ارزش افزوده بخش کشاورزی تغییرات زیادی کرده است. به طوری که در سال‌های بین 1353 تا سال 1357 میزان تشکیل سرمایه ناخالص در حدود 21.5 درصد ارزش افزوده بوده است. این مقدار در دهه اول انقلاب به 10.6 درصد کاهش پیدا کرده و به همین ترتیب به 9.0، 7.8 و 11.0 رسیده است. کاهش سرمایه ناخالص به ارزش افزوده بخش کشاورزی موجب کم اهمیت شدن آن در طی یک دوره زمانی می‌شود. اما با پیگیری برنامه‌های توسعه سرانجام این میزان به بهره‌وری اولیه رسیده است.

جدول 1 ـ وضعيت ارزش افزوده و سرمايه گذاري در بخش کشاورزي در دوره هاي مختلف

 سرمایه گذاری در بخش کشاورزی


•    چالش‌های پیش‌روی کشاورزی
چالش‌های پیش روی بخش کشاورزی و به طور کلی موانع توسعه این بخش عبارتند از:
1-    ناکافی بودن سرمایه‌گذاری در این بخش به دلیل عدم امنیت سرمایه‌گذاران در سطح اقتصاد کلان است. همچنین زیربناهای توسعه مناسب نیستند.
2-    علمی نبودن و نداشتن تخصص کافی در بین کشاورزان از دیگر دلایل عدم رشد این بخش بوده است. به این معنا که کشاورزان به صورت سنتی عمل کرده و از سواد و علم روز کشاورز اطلاع کافی ندارند. نهایتاً، تمامی روش‌هایی که در این بخش به کار گرفته شد، نه تنها در رشد آن تاثیر نداشته که گاه موجب فرسوده شدن خاک نیز می‌شدند.
3-    کوچک بودن مقياس واحدهای بهره‌برداری و فعاليت‌ها و بالابودن مخاطرات طبیعی از جمله باران‌های شدید فصلی، خشکسالی و ... منجر به کاهش تمايل به سرمايه‌گذاري در اين بخش شده است. نتیجه سودآوری در بخش کشاورزی متناسب با میزان تلاش‌ها نیست. همچنین گريز کشاورزان از وام و سرمايه و جذب آن در بخش کشاورزی از دیگر دلایل عدم رشد کافی آن است.
4-    کمبود سرمايه‌گذاري در زمينه ايجاد و گسترش صنايع تبديلي و تکميلي که موجب شده تا این بخش در بکارگیری ابزارها و تجهیزات پیشرفته روز دنیا ناتوان بماند.
5-    نبودن سازوکارهای صحیح برای هدايت منابع بخش خصوصي در جهت سرمايه گذاري کشاورزی، از دیگر موانع رشد این بخش است.
6-    ناتوانی در جذب سرمایه های خارجی به دلیل روشن نبودن قوانين و مقررات ناظر بر فعاليت کشاورزی و وجود ريسک هاي سياسي، اقتصادي و اجرايي که موجب شده تا این بخش همانند سایر قسمت های اقتصادی کشور در بحران سرمایه به سر ببرد.
7-    یکی دیگر از مشکلات و موانع رشد بخش کشاورزی، توسعه نيافتگي نهادها و بازار مالي کشاورزي و فقدان ابزارهاي مالي مناسب برای اجرای طرحهاي ميان مدت و بلند مدت این بخش است.
با توجه به آنچه گفته شد، برای ايجاد تحرک و سرمايه گذاري در بخش کشاورزي باید اصلاحات اساسي در حوزه هاي مختلف انجام شود. در این میان نمی توان از نقش کليدي تأمين سرمايه و تأثير کارکرد بازار مالي کشاورزي بر سرمايه گذاري در بخش کشاورزي، اصلاح و توسعه نهادها و بازارمالي و ايجاد و به کارگيري ابزارهاي مالي مناسب برای تأمين مالي طرحها غافل شد.

جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به مطلب افزایش سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی مراجعه فرمایید.

 تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد. .

نظرتان را ثبت کنید