ما بعنوان یک مشاور سرمایه گذاری و مشاور صنعتی همواره با این سوال روبرو بوده ایم که ایده سرمایه گذاری خوب کدام ایده است ؟ و این ایده چه ویژگی هایی باید داشته باشد .
ما بعنوان یک مشاور سرمایه گذاری صنعتی همواره با این سوال روبرو بوده ایم که ایده سرمایه گذاری خوب کدام ایده است ؟ و این ایده چه ویژگی هایی باید داشته باشد . در یک پاسخ ساده باید گفت ایده خوب ایده ای است که اگر به مرحله اجرا درآید ، پروژه موفقی از کار دربیاید و این به دو عامل باز می گردد . اول شرایط و ویژگی های ایده و دوم شرایط سرمایه گذار یا کارآفرین .
منظور از شرایط ایده در واقع بررسی ایده از زاویه بازار ، فنی و مالی است که در واقع بخش های مختلف یک گزارش امکان سنجی را تشکیل می دهد. از منظر بررسی بازار ، بسیاری از ایده ها زمانی ایده های جذابی بودند، چرا که بازار خالی از رقیب بود و محصول می توانست با حجم بالا بفروش برسد. اما الان آن ایده ها به مرحله اجرا در آمده اند و محصولاتشان در بازار جا افتاده اند و اکنون اگر شما بخواهید وارد این بازار بشوید باید با آنها رقابت کنید. در برخی از محصولات ما با بازار اشباع روبرو هستیم یعنی در بازار داخلی عرضه یا با تقاضا برابر است یا بسیار نزدیک است . بعبارت دیگر برای ورود به بازار باید بخشی از بازار رقبا را بگیریم از این منظر آن ایده خوب دیروز، امروز دیگر ایده خوبی نیست. به همین دلیل است که پروژه ″الف ″که چهار سال پیش اجرا شده و موفق بوده است، دلیل ندارد که امروز هم اگر اجرا شود حتماً موفق بشود. چون مسئله بازار خیلی مهم است. اینکه این بازار چقدر بزرگ است که تولید کننده جدید وارد بشود یا نه ؟
از منظر بازار، ایده ی ایده ال ایده ای است که آن محصول یا آن خدمات تولیدکننده دیگری نداشته باشد . بعبارتی ایده نو باشد که در نتیجه تولید کننده به نوعی یک بازار بدون رقیب خواهد داشت. اگر از ایده ال بگذریم، ایده ای خوب است که بازار آن ایده تقاضایی بمراتب بیشتر از عرضه داشته باشد . اما در اینجا منظردوم باز می شود ؛ اینکه پروژه از نظر فنی در چه وضعیتی است . هر چه ایده نوتر باشد از منظر بازار ایده بهتری است اما از منظر فنی ریسک بالاتری پیدا می کند. یکی از مهمترین مشکلات ″طرح های دانش بنیان ″ بحث ریسک فنی است . در واقع چون طرح تا کنون اجرا نشده ، نیاز به دانش فنی و متخصصان ویژه ای دارد که برای تامین آنها باید فکر کرد. از دیدگاه فنی، مسائل دیگری که باید به آن توجه کرد نوع تکنولوژی است. در برخی صنایع با آمدن تکنولوژیهای جدید، تکنولوژیهای قبلی از توجیه خارج می شوند. مثلاً نوار کاست زمانی در ایران تولید شد که از منظر چرخه عمر (lifecycle) به آخر دوره خودش رسید بود . و بجای آن سی دی و دی وی دی وارد بازار شده بود . از این منظر پروژه تولید نوارکاست از اول اشتباه بود. یا مثلا در تولید آجر تکنولوژیهایی به بازار آمده که مصرف انرژی را بطور قابل توجهی کم میکند. طبیعی است که تکنولوژیهای قبلی بعد از مدتی دیگر توان رقابت را از دست می دهند . با توجه به افزایش سرعت رشد و تغییر تکنولوژی، تکنولوژی طرح باید حتماً تکنولوژی به روز و جدیدی باشد ضمن اینکه برای ریسک فنی هم فکر شده باشد.
از نظر مالی ، ایده ی خوب ایده ای است که سودآوری بیشتری داشته باشد . نرخ بازگشت سرمایه (IRR)، وارزش فعلی (NPV) ملاک های خوبی هستند. اما باید دقت کرد که محاسبات درست انجام شده باشد . گاهی فروشندگان ماشین آلات برای فروش خودشان ، عدد و رقم ها را دست کاری می کنند که در اینجا چک کردن محاسبات بوسیله یک مشاور مورد وثوق توصیه می شود. اینکه مثلاً ضایعات محاسبه نشود ، یا قیمت مواد اولیه یا قیمت فروش محصول کمی بالا و پایین محاسبه شود ، بر نرخ بازگشت اثر می گذارد . از دیدگاه مالی ، نرخ بازگشت - بالاتر از سود بانکی طرح را توجیه پذیر (Feasible) می کند اما طبیعتاً هر چه نرخ بازگشت بیشتر باشد ، پروژه از منظر مالی مناسب تر است . اما علاوه برهمه اینها مساله اینست که ایده سرمایه گذاری باید با توان اجرایی ، توان مالی و علایق سرمایه گذار مطابقت داشته باشدیا حداقل نزدیک باشد. ایده سرمایه گذاری مثل یک لباس خیاط دوز باید برای تن سرمایه گذار برازنده باشد. اینست که شخصیت ، سوابق گذشته ، ارتباطات و تجربیات سرمایه گذار هم بسیار مهم اند که باید به آنها توجه شود.
تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.